سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پژوهش در تاریخ

سلام به دوستای خوب انجمن علمی تاریخ بیرجند. امیدوارم از وبمون خوشتون اومده باشه. این وبلاگ سعی داره تا می تونه شما را به علم تاریخ و گذشته پر افتخار کشورمون آشنا کنه.نظر یادتون نره.

آینده رشته تاریخ

درد دل با خودم و....

بیشتر بچه های گروه تاریخ از آینده رشته تاریخ ناراضی هستند.البته شاید بدون اغراق تمام دانشجویان رشته تاریخ

به نظر میرسد در کارشناسی دیگر امیدبه کار نیست.

با تاسیس دانشگاه فرهنگیان به نظرم تنها امید دانشجویان  کارشناسی تاریخ به کار از آنها گرفته شده است.

کارشناسی ارشد هم گویا با پذیرش 600 نفر در سال با توجه به کاربردی نبودن این رشته پذیرش زیاد به نظر میرسد.

حال کار برای ارشد این رشته کجاست. چی نمی شنوم...در زندان برای اصلاح زندانیان با گفتن تاریخ به آنها.

پذیرش 5000 نفر هر سال در کارشناسی تاریخ البته در تمام گرایش ها وتمام دانشگاه رسمی البته به غیر از حوزه که تاریخ اسلام میگیرد.

پذیرش 600 نفر در ارشد

پذیرش 60نفر دکترا

این عداد تقریبی هستند.

البته دکترای این رشته کجا کار داره؟ تدریس در دانشگاه.

از 60نفر شاید2نفر استاد شوند بقی چی؟ نمی شنوم.

پذیرش زیاد دانشجو در رشته تاریخ از بحث رقابت بین دانشجو خارج شده است.و منجربه  سردرگمی  وافسردگی دانشجو تاریخ شده.

آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

یکنفردر آب دارد می سپارد جان.

یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.

 


فلسفه تاریخ چیست؟

تاریخ نقش بنیادینی در تفکر بشر دارد. این مفهوم با مفاهیمی چون عمل انسانی، تغییر، تاثیر شرایط مادی در امور انسانی و واقعه تاریخی در ارتباط است و امکان "کسب تجربه از تاریخ" را پیش روی ما قرار می دهد. تاریخ همچنین از طریق درک نیروها، انتخابها و شرایطی که ما را به لحظه حال رسانده اند باعث می شود اکنون خود را بهتر بشناسیم. بنابرین جای شگفتی نیست که فیلسوفان هر از چند گاهی به بررسی تاریخ و طبیعت دانش تاریخی متوجه گردند. تمام این مسائلی که مطرح کردیم می توانند در بدنه واحدی به نام "فلسفه تاریخ" جمع شوند. فلسفه تاریخ امری چند وجهی است و از تحلیلات و استدلالات ایدئالیست ها، پوزیتیویست ها، اهل منطق، متکلمان و دیگران تشکیل شده است. از طرف دیگر فلسفه تاریخ بین اروپائیان و انگلیسی- آمریکایی ها و بین هرمنوتیک و پوزیتیویسم در حال کش و قوس است.
ارائه یک تصویر واضح از تمامی نظرات درباره "فلسفه تاریخ" همانقدر ناممکن است که تعریف رشته ای علمی و شامل همه این رویکردها. تصور اینکه هنگام بیان عبارت "فلسفه تاریخ" به سنت فلسفی خاص اشاره می شود، تصور غلطی است، چون مکاتب مطرح در این حوزه به ندرت با هم به تفاهم می رسند. با این حال نوشته های فیلسوفان درباره تاریخ چون خوشه هایی است حول چند سئوال خاص که هر یک متضمن متافیزیک، هرمنوتیک، معرفت شناسی و تاریخ گرایی مربوط به خود است. سئوال ها چنین هستند: 1- تاریخ از چه نوع اعمال فردی، ساختارهای اجتماعی، دوره ها، حوزه ها، تمدن ها، جریانات تاثیرگذار بزرگ و چه نوع اراده الاهی تشکیل شده است؟ 2- آیا تاریخ در ورای حوادث و اعمال فردی تشکیل دهنده آن، همچون یک کل دارای معنا، ساختار و خط سیر مشخص است؟ 3- شناسایی، بازنمایی و تبیین تاریخ مستلزم چه چیزهایی است؟ 4- تا چه اندازه تاریخ بشر سازنده اکنون اوست؟ برای اینکه بتوانیم مسائل و مکاتب مطرح در فلسفه تاریخ را باز کنیم، آنها را اینگونه دسته بندی کرده ایم:

1. تاریخ و روایت آن
2. فلسفه تاریخ قاره ای
2-1. ماهیت انسان کلی است یا تاریخی؟
2-2. آیا تاریخ رو به سمتی دارد؟
2-3. فلسفه تاریخ هگل
2-4.رویکرد تاویلی به تاریخ
3. فلسفه انگلیسی- آمریکایی تاریخ
3-1. قوانین کلی تاریخ
3-2. عینیت تاریخی
3-3. علیت در تاریخ
3-4. مباحث جدید فلسفه تاریخ
4. تاملی دوباره بر فلسفه تاریخ

دانیل لیتل
ترجمه حمید کوزری

www.ettelaathekmatvamarefat.com


تعریف تاریخ

تاریخ را سه گونه می‏توان تعریف کرد:

1. علم به وقایع و حوادث سپری شده و اوضاع و احوال گذشتگان. زندگینامه‏ ها، فتحنامه‏ ها، سیره ‏ها که در میان همة ملل تألیف شده و می‏شود از این مقوله است.
علم تاریخ در این معنی، اوّلاً جزئی، یعنی علم به یک سلسله امور شخصی و فردی است نه علم به کلّیات و یک سلسله قواعد و ضوابط و روابط، ثانیاً یک علم «نقلی» است نه عقلی، ثالثاً علم به «بودن‏»ها است نه علم بن «شدن‏»ها، رابعاً به گذشته تعلّق دارد نه به حاضر. ما این نوع تاریخ را «تاریخ نقلی» اصطلاح می‏کنیم.

2. علم به قواعد و سنن حاکم بر زندگی های گذشته که از مطالعه و بررسی و تحلیل حوادث و وقایع گذشته به دست می‏آید. مورّخ به معنی دوم در پی کشف طبیعت حوادث تاریخی و روابط علّی و معلولی آنهاست تا به یک سلسله قواعد و ضوابط عمومی و قابل تعمیم به همة موارد مشابه حال و گذشته دست یابد. ما تاریخ به این معنی را «تاریخ علمی» اصطلاح می‏کنیم.
این جهت، تاریخ را بسیار سودمند می‏گرداند و آن را به صورت یکی از منابع «معرفت» (شناخت) انسانی درمی‏آورد و او را بر آینده ‏اش مسلّط می‏نماید.
تاریخ علمی مانند تاریخ نقلی به گذشته تعلّق دارد نه به حال، و علم به «بودنها» است نه علم به «شدنها»؛ اما بر خلاف تاریخ نقلی، کلی است نه جزئی، و عقلی است نه نقلی محض.
تاریخ علمی در حقیقت بخشی از جامعه شناسی است؛ یعنی جامعه شناسی جامعه ‏های گذشته است.

3. فلسفة تاریخ؛ یعنی علم به تحوّلات و تطوّرات جامعه‏ ها از مرحله‏ای به مرحلة دیگر و قوانین حاکم بر این تطوّرات و تحوّلات؛ به عبارت دیگر، علم به «شدن» جامعه ‏ها نه «بودن» آنها.
از این سه نوع نوع دوم یعنی(تاریخ علمی) از همه مهمتر است.
   

www.soalcity.ir