اماکن
آل بویه
دیلمیان
طاهریان
تصاویر
جغرافیای طبیعی ایران ِ باستان
جغرافیای طبیعی ایران ِ باستان
الف - حدود
کشوری که ما اکنون آنرا "ایران" می نامیم ، سرزمین پهناور و حدود آن به قرار زیر بوده است:در شرق سه رشته کوه متوازی بنام کوههای سلیمان آن را محدود می ساخته است. کوه البرز که چون زنجیری از شرق به غرب کشیده شده است ، در سمت غربی از کوههای ارمنستان جدا شده ، از جنوب دریای مازندران می گذرد و به وسیله ی کوه بابا به هندوکش ، و کوه اخیر نیز به هیمالیا می پیوندد. در سمت غربی این فلات ، کوههای زاگرس یا کردستان قرار گرفته است که از شمال به جنوب امتداد دارد و از آنجا به جانب جنوب و شرق برگشته به دریای عمان می رسد.فلات ایران از طرف شمال به رود کور ، دریای مازندران و قسمت علیای رود آمو (جیحون) محدود می شده است. و بالاخره جنوب منطقه ی مورد بحث را خلیج فارس و دریای عمان احاطه می کرده است.با توجه به حدود مورد اشاره ، فلات "ایران باستان" مشتمل بوده است بر ایران کنونی ، افغانستان ، بلوچستان و پاکستان غربی تا سند ، و بدین ترتیب فلات ایران در فاصله ی بین دشت های بین النهرین و دره ی رود سند قار می گرفته و مساحت آن به دو میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع بالغ می شده است.چنانکه می دانیم ، آب و هوای ایران به ویژه در بخش مرکزی آن یعنی کویر لوت خشک است و به استثنای سواحل دریای مازندران که باران زیاد می بارد ، به طوریکه از نوشته های کهن بر می آید ، رطوبت این فلات در دورانهای قدیم بیش از امروز بوده است. بنا به گفته ی جکسن مستشرق معروف آمریکایی ، در اوستا نام جنگل بزرگی به اسم جنگل سفید آمده که در خراسان امروزی قرار داشته ولی اکنون اثری از آن باقی نیست.
جهت وزش باد های ایران ، شمال غربی و جنوب شرقی است. دسته ی نخست را بادهای شمالی آمریکا تشکیل می دهد که پس از عبور از اقیانوس اطلس ، از راه دریای مدیترانه به شامات و آسای صغیر می رسد و از ایران و هند می گذرد ،و دومین دسته ، بادهایست که از اقیانوس هند تولید شده ، به سوی ایران جریان پیدا می کند.
پ - رودها
رودهای بزرگ ایران به شرح زیر بوده است :
رود کارون که قابل کشتیرانی است. کرخه که نام قدیمی آن "خوسب" بوده و از به هم پیوستن قره شو و گاماسب تشکیل می شده است. این رودخانه از میان تنگه های لرستان عبور می کنئ و هنگامی که به جلگه می رسد ، کرخه نامیده می شود. رودخانه کرخه در قدیم مستقیما وارد خلیج فارس می شده است ، در حالی که اکنون در باتلاق هویزه فرو می رود. آب این رودخانه در دورانهای گذشته به سبکی و گوارایی مشهور بوده است.آبدیز که از کوهای لرستان سرچشمه گرفته ، پس از آنکه رود دیگری به نام کازکی به آن می پیوندد ، از دزفول گذشته ، در بند ِ قیر وارد کارون می شود. بین کرخه و آبدیز رود شور جریان دارد که مخفف آب شاپور است. رود ارس که نام قدیمی آن اراسک بوده و یونانیان آنرا آراک سس (Araxes) می نامیدند. رودخانه ارس اکنون مرز بین ایران و شوروی است. قزل اوزن که نام قدیمی آن آماردی بوده و یونانیان آنرا Amardis می خوانده اند. این رودخانه از کوههای چهل چشمه ی کردستان سرچشمه گرفته به دریای مازندران می ریزد. قزل اوزن طولانی ترین رود ایران است. رود تجن در مازندران ، رود گرگان و رود اترک. دو رودخانه ی تجن و گرگان از آلاداغ سرچشمه می گیرد ، رود اترک از هزار مسجد می جوشد و هر سه به دریای مازندران سرازیر می گردند. زاینده رود یا زنده رود که در اصفهان جریان می یابد ، این رودخانه از کوهرنگ زردکوه سرچشمه گرفته به مرداب گاوخونی فرو می رود.رود هیرمند که سرچشمه ی آن کوههای بابا در افغانستان است به دریاچه ی هامون یا هیرمند می ریزد.هریرود ، این رودخانه از کوه بابا در افغانستان سرچشمه می گیرد ، از ناحیه ی غور می گذرد ، پس از مشروب کردن هرات متوجه شمال شده خط مرزی ایران کنونی را تشکیل می دهد و در قسمت سفلی به تجن موسوم شده ، وارد ریگزار خوارزم می گردد. دیاله که به اسامی دیگری چون گاورود و سیروان رود نیز خوانده می شود. این رودخانه از گردنه ی اسد آباد واقع در مغرب کوه الوند سرچشمه گرفته ، از شرق به غرب تا مرز عراق جاری شده ، به دجله می ریزد. جیحون که در قدیم وخش خوانده می شده و یونانیان آنرا اکسوس (Oxus) می گفته اند. جیحون یا آمو دریا از کوههای پامیر می جوشد و به دریاچه آرال یا دریای خوارزم می ریزد. در زمان اسکندر ، رود جیحون وارد دریای مازندران می شده ، اما بعدها تغییر مجرا داده به طرف دریاچه ی آرال جاری گردید. سیحون که در قدیم سیردریا نام داشته و یونانیان آنرا یاکسارتس (Yaxartes) می خوانده اند به طوری که گفته شده ، این رودخانه بین سغد و سکائیه فاصله می انداخته است فرات که از مغرب ایران و از کوه های توروس (Torus) در ترکیه جریان می یابد. این رودخانه از بابل قدیم می گذشته و به خلیج فارس می ریخته است. دجله که در کتیبه های میخی دگاست و ایرانیان قدیم تگره به معنی ناوک و سرنیزه و به یونانی تیگریس (Tigres) خوانده می شده و از کوههای توروس سرچشمه می گرفته است. دجله را به زبان پهلوی اروند می نامیدند. همچنین از کوه های زاگرس نهر هایی جاری شده به این رودخانه می پیوندد که مهمترین آنها زاب بزرگ و زاب کوچک است.
ت - دریا ها و دریاچه ها
دریاچه های ایران قدیم عبارت بوده است : دریاچه ی ارومیه ، دریاچه ی وان ، دریای مازندران و سرانجام می توان از خلیج فارس به عنوان دریای آن روزگار نام برد.
ث - راه ها
راهی که بین النهرین را به فلات ایران متصل می ساخت ، این راه از بابل آغاز می شده و پس از گذشتن از محل هایی که در نزدیکی بغداد کنونی واقع بوده و بعد به سلوکیه موسوم شد ، جهت وادی دیاله را در پیش گرفته به آرتی میتا واقع در نزدیکی قزل رباط امروزی می رسید و سپس به شالا منتهی می گشت که کرسی حلوان واقع در کوههای کردستان و نزدیک کرکوک بود ، و از اینجا صعود به فلات ایران آغاز می گردید. این راه پس از گذشتن از کوههای زاگرس و کامبادن (Kambaden) یا کرمانشاهان امروزی وارد واحه ی کرخه می شد و بعد از عبور از کنگاور (Kangavar) به اکباتان (همدان) می رسید. همدان نیز خود به وسیله ی راه های مختلف ، با شوش و شهرهای دیگر ارتباط می یافت. در زمان هخامنشیان این شاهراه از سارد به اکباتان ، از آنجا به ری و از جنوب البرز به باختر یا بلخ می رفت. راه هایی که فلات ایران را به هند می پیوست ، یکی از آنها راهیست که از وادی کابل شروع شده از کوههای سلیمان می گذرد و به پیشاور (محل عبور رود سند) می رسد. برای رسیدن به هند راه کوتاه تری نیز وجود داشت که از تنگه ی خیبر می گذشت ، و این همان راهیست که فاتحانی چون اسکندر و نادر از ان عبور کرده اند. راهی که افغانستان را به وادی آمویه (جیحون) مربوط می ساخت. این راه از بامیان و بلخ آغاز می شد ، کوههای هندوکش را می برید و به وادی جیحون می پیوست.راهی که ایران را به چین ارتباط می داد و به جاده ابریشم معروف بود.